n نمونه ي 2-3 nمثل هميشه زنگ که خورد ، پروين و دوستش به طرف خانه شان رفتند. توي راه،دوست پروين رو به او کرد و گفت : nامروز از صبح، خيلي سر و حال بودي! ا تفاقي افتاده؟ nبله، آخه من امروز مي خوام برم تئاتر. nراستي ؟ nبله ، پدرم قول داده که امرو،ز ما را ببرد تئاتر. nخوش به حالت ، من تا حالا تئاتر نديدم. n کاش مي شد تو هم بيايي . nآره ، خيلي دلم مي خواد بيام. n. n در که باز شد، پروين بدو بدو از حياط گذشت و با صداي بل .
اینجا همه چی هست تئاتر ,پروين ,پاورپوینت ارتباط ,دانلود پاورپوینت ,دانلود پاورپوینت ارتباط منبع
درباره این سایت